زندگی و کسبوکار و موفقیت درست مثل کلوپ شبانهاند.
همیشه سه ورودی وجود دارد.
درِ اول: ورودی اصلی که صفش تا انتهای ساختمان ادامه دارد؛ ۹۹ درصد افراد اینجا منتظر میایستند و امیدوارند بالاخره بروند داخل.
درِ دوم: ورودی ویژه که مخصوص میلیاردرها و افراد مشهور و فرزندانشان است.
اما هیچکس به شما نمیگوید همیشهی خدا درِ سومی هم وجود دارد. این ورودی همانی است که باید از صف خارج شوید، در کوچه بدوید، صد بار در را بزنید، پنجره را باز کنید، دزدکی وارد آشپزخانه شوید؛ همیشه راهی وجود دارد.
بیل گیتس چگونه اولین نرمافزارش را فروخت و استیون اسپیلبرگ چگونه جوانترین مدیر استودیو در تاریخ هالیوود شد؟ خب آنها… از در سوم رفتند.
زندگی و کسبوکار و موفقیت درست مثل کلوب شبانهاند.
همیشه سه ورودی وجود دارد.
جستوجوی بیش از حد علنی یا شدید درمورد معنای زندگیْ سرگرمی عجیبوغریب، بدفرجام و خندهداری بهنظر میرسد. چیزی نیست که یک انسان فناپذیر عادی بتواند به آن مبادرت ورزد، یا اگر هم چنین کرد، بتواند زیاد پیش برود. تعداد کمی از افراد آمادهی ایناند که چنین راهی را در پیش بگیرند و پاسخ را در زندگی خود بیابند؛ همهی ما چنین بلندپروازیهایی نداریم. زندگیهای معنادار مختص افراد خارقالعاده است: قدیسان، هنرمندان، دانشمندان، عالمان، پزشکان، فعالان سیاسیاجتماعی، کاشفان، رهبران و… . اگر معنای زندگی را کشف کنیم، احتمال میدهیم درکناشدنی باشد؛ شاید بهزبان لاتین یا بهصورت کدهای کامپیوتری نوشته شده باشد. با خودمان میپنداریم چیزی نیست که به فعالیتهای ما جهت بدهد، یا راهمان را روشن کند. همیشه با دیدگاهی کوتهنظرانه دررابطهبا معنای زندگی، به فعالیت میپردازیم؛ بدون اینکه خود به آن اذعان داشته باشیم.
بااینحال، حقیقت این است که این موضوع به همه ارتباط دارد. همهی ما باید درخصوص آن جستوجو کنیم، و زندگیای معنادار را شرح دهیم. هیچچیز ناخوشایندی درخصوص این موضوع نباید وجود داشته باشد. زندگیای معنادار ازنظر ساختار ممکن است فردی، مفید، جذاب و آشنا باشد. این کتابْ راهنمایی با این هدف است.
این کتاب به طیف وسیعی از موضوعات ازجمله عشق، خانواده، دوستی، کار، خودشناسی و طبیعت میپردازد که میتوانیم معنای زندگی را در آنها بیابیم. میآموزیم چرا برخی چیزها معنادار هستند و برخی چیزهای دیگر نه، و اینکه چگونه میتوانیم معنای بیشتری به فعالیتهایمان بدهیم.
.
✔️ مدرسهی زندگی مؤسسهای جهانی است که بههمت آلن دوباتن و با هدف کمک به مردم در رسیدن به زندگی رضایتبخشتر، در سال ۲۰۰۸ میلادی تأسیس شده است. آثار منتشرشده در مدرسهی زندگی منبعی است که به ما کمک میکند به درک بهتری از خودمان برسیم و روابط، شغل و زندگی اجتماعیمان را بهبود ببخشیم. همچنین یاریمان میدهد تا آرامش و آسودگی خیال را بیابیم و اوقات فراغتمان را بهتر سپری کنیم.
«با اطمینان میدانم که…» یکی از کتابهای پرفروش سالیان اخیر جهان، از زبان یکی از مؤثرترین و بانفوذترین زنان دههی آغازین قرن بیستویکم است. اپرا وینفری در زمانهی شکها و تردیدها، از «معجزه» و «شفافیت» و «لذت» و «شکرگزاری» و «قدرت» میگوید.از کشف ریزترین لذتها و ظرفیتها و جذابیتهای زندگی گرفته، تا مسیر کلی و دشوار شناخت خود. از کشف مسیر اختصاصی که هر کدام از ما برای درککردن و ممکنساختن آن به دنیا آمدهایم؛ قصهی بیرونکشیدن نقشهی گنج از دل سنگ.
و همهی اینها از زبان زنی که خود، سختترین دوران نوجوانی و جوانی را داشته است، اما حالا انسانی است که میتواند از بالارفتن سناش کیف کند، چون میداند فرصتی برای رشد است: «چه خوب که شصتساله شدهام». همین است کـه طوری از اعجاز، از بهثمررساندنِ هر لحظه از زندگی سخن میگوید، که باورش میکنید. «با اطمینان میدانم که…» حاصل قلم ثروتمندترین زن دنیای هنر و رسانه است، کـه هنوز «لذت کتابخواندن زیر درخت بلوط» را از یاد نبرده است، لذتی که امیدواریم با خواندن این کتاب، برای شما هم اتفاق بیفتد. کتابی کـه خوب است در هر خانهای، و میان هر خانوادهای، وجود داشته باشد.
روفسور بیجِی فاگ استاد دانشگاه استنفرد، مؤسس مرکز تحقیقات عادتهای خُرد و متخصص پیشگام در زمینهی ایجاد عادتها به شما نشان میدهد چطور زندگیای شادتر و سالمتر داشته باشید: با شروعی کوچک.
وقتی صحبت از تغییر میشود، “خُرد” قدرتمند است. به جای اینکه کارتان را با یک تمرین دوساعته آغاز کنید، با دو حرکت شنا شروع کنید. یا به جای اینکه هر روز صبح یک ساعت مدیتیشن کنید، پنج نفسِ عمیق بکشید.
بعد از مربیگری برای بیش از چهلهزار نفر، حالا پروفسور بیجِی فاگ تجربهی خود را در کتاب عادتهای خُرد با ما در میان میگذارد تا به ما در کاهش وزن، ازمیانبرداشتنِ استرس، بهترخوابیدن یا دستیابی به هر هدف دیگری کمک کند.
این سیستم ـ که پروفسور فاگ نامش را «طراحی رفتار» گذاشته است ـ برخلاف تمام روشهایی که تابهحال مطرح شدهاند، مشکل ایجاد عادتها را یک بار برای همیشه حل میکند. تنها چیزیکه نیاز دارید، فرمولِ رفتاریِ فاگ است: آساناش کن، کاری کن تا در زندگیات جای بگیرد و به خودت پاداش بده.
وقتی سوار ماشینتان میشوید، یک تمرین تنفسی یوگا انجام دهید و لبخند بزنید. هر وقت روی تختتان میروید، گوشیتان را خاموش و به خود افتخار کنید.
این کتاب مطالبی کاربردی دارد، میتوانید بلافاصله آنها را روی مشکلات خود به کار بگیرید و مهمتر از همه، این مطالب چیزهایی نیستند که قبلاً جایی مشابهشان را خوانده باشید! عادتهای خُرد خلاصهای از روشهای فعلیِ موجود نیست. در هر فصل، اطلاعاتی تأثیرگذار با شما در میان گذاشته میشود؛ همچنین گامهایی ساده که میتوانید برای بهبود زندگیتان دنبال کنید. تمامی این مراحل براساس تحقیقات نوین پروفسور فاگ در طراحیِ رفتار مطرح شدهاند.
تغییر میتواند آسان باشد؛ و شروع که شد، رشد کند. اجازه دهید پروفسور فاگ اینرا به شما نشان دهد.
داستانهای این کتاب بر این ایده تأکید دارند که با بیرونکشیدن خود از منطقهی آسایش، تمایل به شکستدادن، داشتن بیتوجهیِ مثبت به امر غیرممکن و استفاده از هر فرصتی برای افسانهایشدن، فرصتهای بیحدوحصری به دست میآیند. بله، این اقدامات زندگیِ شما را متلاطم میسازند و شما را از توازن درمیآورند؛ اما همچنین شما را به جایگاهی میرسانند که حتی نمیتوانستید تصور کنید و بینشی به شما میدهند که ازطریق آن میتوانید مشکلات را بهچشم فرصتها ببینید. از همه مهمتر، آنها باعث رشد این اعتمادبهنفس شما میشوند که مشکلات را میتوان حل کرد.
کتاب کاش وقتی بیستساله بودم میدانستم خوانندههایش در سراسر دنیا را به تجسم دوبارهی آیندهشان تشویق میکند. این نسخهی بازبینیشده و بهروزشده حاوی مطالب تازهای است.
تحولهای بزرگ زندگی ازجمله ترک محیط امن مدرسه یا آغاز کسبوکاری جدید ممکن است بسیار دلهرهآور باشد. رویارویی با سد تصمیمات و آگاهی از اینکه کسی نمیتواند بهتان بگوید که آیا تصمیم درستی میگیرید یا نه، ترسناک است. هیچ مسیر خطکشیشده یا دستورالعمل مشخصی برای موفقیت وجود ندارد. حتی پیبردن به اینکه چه موقع و از چه جایی شروع کنید ممکن است چالشبرانگیز باشد.
از پرفروشهای نیویورکتایمز و والاستریت ژورنال.
تصمیمات کوچک و روزمره، بهطور پیشفرض، یا شما را بهسمت فاجعه سوق میدهند یا باعث میشوند به زندگی مطلوبتان برسید. اثر مرکب کتابی است براساس این اصل.
اثر مرکب عصارهی اصول بنیادینی است که زیربنای بیشترین دستاوردها در عرصهی کسبوکار، روابط انسانی و… هستند. این راهکارِ آسان و تدریجی موجب میشود موفقیتتان را چندین برابر کنید، پیشرفتتان را ببینید و به هر آرزویی دارید برسید. اگر واقعاً میخواهید زندگی خارقالعادهای داشته باشید، از قدرت اثر مرکب استفاده کنید.
چند نمونه از راهبردهایی که در این کتاب طرح شدهاند:
چگونه هربار برنده شوید! راهبرد شمارهی یک برای دستیابی به هر هدفی، یا پیروزی بر هر رقیبی، حتی اگر این رقیب باهوشتر، بااستعدادتر یا باتجربهتر از شما باشد.
ریشهکنکردن عادتهای بدی که مانع پیشرفت شما هستند و ممکن است از برخی از آنها بیاطلاع باشید.
آشنایی با راهحلهای پایدار و واقعی برای ایجاد انگیزه و انجام کارهایی که دوستشان دارید اما حسوحالشان را ندارید.
بهچنگآوردن نیروی گریزان و شگرف حرکت، نیرویی که شما را توقفناپذیر میکند.
پیبردن به اسرار شتابگرفتن کسانی که به هرچیزی میخواهند میرسند. آیا آنها مزیت ناعادلانهای دارند؟ بله، و با خواندن این کتاب شما نیز دارید!
کلید موفقیت این است: هر روز چیزی یاد بگیرید.
هرچه عادتتان قدیمیتر و ریشههایش عمیقتر باشد، تغییردادن آن سختتر است.
زندگی شما نتیجهی انتخابهای لحظهبهلحظهی شماست.
شما به دانش بیشتر نیاز ندارید؛ آنچه لازم دارید یک نقشهی راه جدید برای عملکردن است.
ثباتقدم کلید نهایی موفقیت است.
فهرست کار سادهترین و بهترین روش مدیریت وظایف است، البته به شرطی که آن را بهخوبی بشناسیم و بهدرستی به کار بگیریم.
بدون داشتن راهبرد مناسبی برای مدیریت وظایف، روزهای ما درهمپیچیده و از کنترل خارج میشود. با نزدیکشدن یا حتی گذشتن مهلت نهایی انجام کارها، سطح استرس ما افزایش مییابد. در همین حال، کارهای جدید نیز پشتسرهم وارد میشوند که همگی نیازمند توجه ما هستند. کمکم کار به جایی میرسد که فهرست کارها طولانیتر از حدی میشود که بهصورت منطقی بتوان انتظار داشت همهی آنها را در زمان مقرر انجام دهیم. به همین سبب استرس و دستپاچگی گریبانمان را میگیرد.
این وضعِ زندگیِ میلیونها نفر از مردم دنیاست.
با مطالعهی کتاب فرمول بهرهوری با ایجاد فهرست کارها میآموزید چگونه فهرست کارهایی داشته باشید که نتیجه بدهند، فهرستهایی که واقعاٌ در انجام کارها بهخصوص کارهای مهم به شما کمک میکنند. نتیجهی داشتن چنین فهرستی به اندازهی تفاوت میان دستوپنجه نرمکردن با استرس مزمن، و یک هفتهی کاریِ آرام و لذتبخش است.
در این کتاب به نکات طلایی زیر پی میبریم:
– هشت دلیلی که نمیتوانیم فهرستهای کار روزانه را انجام دهیم.
– ده سیستم فهرست کار که بیشترین محبوبیت را دارند (و اگر عیبوایرادی دارند کجاست).
– دستورالعمل گامبهگامِ ایجاد یک فهرست کار بینقص.
– ایجاد یک سیستم فهرست کاریِ کارآمد.
– معایب و مزایای فهرستهای کار آنلاین یا کاغذی.
– ادغام فهرست کارها و تقویم و رسیدن به بهرهوری بیشتر.
در زندگی هیچ نعمتی بهاندازهی شکست مورد چشمپوشی واقع نشده و اجتنابناپذیر نبوده است. من بارها از این نعمت سهم بردهام و آموختهام به آن مشتاق باشم؛ زیرا اگر شکستهایتان را بهخوبی کالبدشکافی کنید، سرنخهایی خواهید یافت که کجا به اصلاحات نیاز دارید و چطور درنهایت به هدفتان میرسید.
نمیتوانید اجازه دهید که شکستی ساده شما را از مسیر مأموریت خارج کند یا بگذارید چنان بر شما تسلط یابد و در مغزتان نفوذ کند که روابطتان با افراد نزدیکتان را به خطر بیندازد. هرکسی گاهی شکست میخورد. قرار نیست زندگی منصفانه باشد؛ چه رسد به اینکه به هر خواستهی شما تن بدهد.
✔️برای دیوید گاگینز، دوران کودکی کابوس بود. فقر، تبعیض و آزار جسمی روزهایش را رنگین میکرد و شبهایش را تیرهوتار. اما گاگینز با تأدیب نفس، سرسختی ذهنی و سختکوشی، خود را از جـوانی افسرده، دارای اضافهوزن و بدون آینده، به نماد نیروهای مسلح ایالات متحده و یکی از برترین ورزشکاران استقامت در جهان تبدیل کرد. او تنها فرد در طول تاریخ است که دورههای آموزشی نخبگان در یگان ویژهی نیروی دریایی ایالات متحده، تکاوران نیروی زمینی و اکیپ رزمیِ کنترل هواییِ نیروی هوایی را به پایان رسانده و بهدنبال ثبت رکورد در تعداد زیادی از ورزشهای استقامتی است. همین باعث شده نشریهی آوتساید او را «ورزیدهترین مرد (واقعی) امریکا» معرفی کند. گاگینز در نمیتوانی به من آسیب بزنی، داستان زندگی حیرتانگیز خود را با ما در میان میگذارد و فاش میکند که بیشترِ ما فقط از چهلدرصد تواناییهایمان بهره میبریم. داستان گاگینز نشان میدهد کـه هرکسی میتواند درد را عقب براند، بر ترس غلبه کند و تمام پتانسیلش را به کار بگیرد.
رایان هالیدی، نویسندهای که مفاهیم خودشناسی و موفقیت را با شیوه مخصوص خودش آموزش میدهد در این کتاب هم دست به شیوهای متفاوت برای آموزش زده است. هالیدی در این اثر از خودپسندی حرف میزند.
عنوان کتاب را که میخوانید فکر میکنید این اثر در ستایش خودپسندی است درحالی که وقتی آن را باز میکنید، حال و هوای دیگری دارد.
هالیدی در این اثر با شما از آدمهایی حرف میزند که نوابغ خودشیفته نیستند. کسانی که اهدافشان را بر تمایلشان به دیدهشدن و شناختهشدن، برتری دادهاند.
او میگوید خاص بودن یا قدرت، اختیار و انگیزه داشتن همیشه خوب است اما هدف ما در این کتاب، پرداختن به این موضوع نیست. صفحات و مطالب این کتاب جوری تنظیم شدهاند تا در آخر شما به این جمله برسید: «خودتان را بیشتر دست کم بگیرید» روی داستانهایی که درباره منحصربه فرد بودنتان تعریف میکنید، کمتر حساب کنید و در نهایت برای کاری که میخواهید با آن دنیا را دگرگون کنید، بیشتر وقت بگذارید.
او با استناد به این سخن بیسمارک که میگوید: «بلاخره هر احمقی هم میتواند از تجربه خودش عبرت بگیرد، ترفند اصلی عبرت گرفتن از تجربه دیگران است» میگوید کتاب حاضر حول بخش دوم ایده بیسمارک، یعنی عبرت گرفتن از تجربه دیگران شکل گرفته است. او در این کتاب شما را به کاوش در خودپسندی خود و خودپسندی کسانی دعوت کرده که سالها آنها را الگوی خودتان میدانستید.
سرعت زندگی مدرن در حال شتابگرفتن است. برای اینکه عقب نیفتیم، باید حرکت کنیم و سازگار بشویم و برای سعادت و موفقیت بیشتر مدام تلاش کنیم. درواقع این چیزی است که به ما گفتهاند. اما خواستههای زندگی پرشتاب بهایی دارد: استرس، خستگی و افسردگی همیشگی در بالاترین حد خود، و تعاملات اجتماعی که روزبهروز خودخواهانهتر و فرصتطلبانهتر میشود.
چگونه می توانیم در برابر وسواس امروز با درونگرایی و بهبود خود مقاومت کنیم؟ در این کتاب شوخطبع و پرفروش، فیلسوف و روانشناس دانمارکی، سوند برینکمن بیان میکند که نباید از ردکردن مطالب تکراری خودیاریها بترسیم و باید «محکم بایستیم». راز داشتن زندگی شادتر در یافتن خود درونی ما نیست بلکه در درک شرایط و موقعیتمان برای همزیستی مسالمتآمیز با دیگران نهفته است. با ترغیب و تشویق ما به محکم ایستادن و استواری در زندگی، این راهنمای پرتکاپوی ضد خودیاری، گزینههای قانعکنندهی دیگری به جای مدیریت زندگی، تفکر مثبت و نیاز همیشگی به «بلهگفتن» ارائه میدهد.
به جای اینکه شما را ترغیب کند «مثبت بیاندیشید»، «به احساساتتان گوش کنید»، «به ندای درونتان اعتماد کنید» و خودداریهای دیگر صنعت خودیاری، برینکمن ضد این نکات را در هفت قدم توصیه میکند، از جمله «تمرکزکردن بر نقاط منفی زندگی»، «سرکوبکردن احساسات»، «برگشتن به گذشته». باید بگویم مطالب این کتاب به دردم خوردند. – تایمز
محکم بایست، سمتِ روحبخشی در مقابل فشار شدید دنیای مدرن برای انجام کار بیشتر، بیشتر بودن، شادترشدن و کارآمدتربودن و «یافتن» خود است. سوند برینکمن در دفاع از رواقیگری و رد تعقیب افسارگسیخته و طاقتفرسای خودیاری، کتابی نوشته است که واقعاً کمک میکند.
«تمام تخممرغهایتان را در یک سبد نگذارید.» این را بارها شنیدهایم، اما بهنظرتان نگهداری از فقط یک سبد راحتتر از چندین سبد نیست؟ اگر بیشترِ حواسمان فقط به همان یک سبدِ مهم باشد، نتیجهی بهتری کسب نمیکنیم؟ پس چرا اغلب در زندگیمان همزمان مشغول چندین کاریم و متمرکز نمیشویم؟ چرا از موفقیتهای بزرگ میترسیم و خودمان را لایق رسیدن به نتایج فوقالعاده نمیدانیم؟ در پسِ موفقیتهای بزرگ، حقایق و ترفندهای ساده اما حیرتانگیزی پنهاناند که با دانستنشان میتوانید جزو انسانهای موفق باشید. رسیدن به اهداف بزرگ و شگفتانگیز، غیر از پشتکار و سختکوشی، به آگاهی و ترفند هم نیاز دارد.
در کتاب آن اصلِ کاری میخوانید که رسیدن به نتایج خارقالعاده دفعی و بهیکباره نیست، بلکه دومینووار از موفقیتهای کوچککوچک آغاز میشود. این کتاب کمکتان میکند دومینوی موفقیتتان را درست بچینید تا به اهداف بسیار بزرگ زندگیتان برسید. گاهی رسیدن به هدفی که آرزویش را دارید فقط با دانستن ترفندی ساده اما مهم محقق میشود!
البته جهان اطرافمان پر است از حرفهای جورواجور و مختلف، که هرکدام برای رسیدن به موفقیت راهی را نشان میدهند؛ اما کدامیک از آنها راستاند و کدامیک دروغ؟ زندگی باارزشتر از آن است که با آزمونوخطا به هدرش دهیم. کتاب آن اصلِ کاری، شش دروغ بزرگ را به شما معرفی میکند که مانعِ رسیدن به اهدافتان میشوند؛ دروغهایی که شاید در طولِ زندگیتان بارها آنها را شنیده باشید اما ندانید که همانها مانع موفقیتتان بودهاند.
با خواندن آن اصلِ کاری میتوانید برای هرجومرج و آشفتگیهای زندگی راهحل پیدا کنید، در مدتزمانی کوتاه نتایج بهتری به دست آورید، بر احساسات بد غلبه کنید، دوباره انرژیتان را به دست آورید، و با آن یکچیزی که مهمترین نقش را در کار و زندگی و خانواده و امور معنویتان ایفا میکند به اهداف بزرگ زندگیتان برسید.
این کتاب رنجهای شما را به ابزار، زخمهایتان را به قدرت، و مشکلاتتان را به مشکلاتی معمولیتر تبدیل می کند. این پیشرفتی واقعی است. این کتاب را به چشم راهنمایی برای رنجهایتان بنگرید؛ راهنمایی برای چگونگی رنج کشیدن آسانتر و معنیدارتر. با شفقت و فروتنی بیش تر نگاهش کنید. این کتابی است دربارهی برداشتن قدمهای سبکتر با وجود بارهای سنگین روی دوشتان، درباره آرامش بیشتر در برابر بزرگترین ترسهایتان و خندیدن به اشکهایتان در همان حالی که از چشمتان سرازیر است.
این کتاب به شما یاد نمیدهد چطور به دست بیاورید یا بیندوزید، بلکه یاد میدهد چطور ببازید و رها کنید. به شما یاد میدهد چطور سیاههای از زندگیتان بسازید و همه چیز جز مهمترینها را خط بزنید. به شما یاد میدهد چشمانتان را ببندید و مطمئن باشید که میتوانید خودتان را به پشت رها کنید، و اگر زمین خوردید اشکالی ندارد. به شما میآموزد که دغدغههای کمتری داشته باشید. به شما میآموزد که سعی نکنید.
منسن در کتاب «اوضاع خیلی خراب است» به فجایع بیشمار در حال رخ دادن در دنیای مدرن مینگرد، گرم شدن زمین، سقوط دولتها، اقتصاد در حال فروپاشی و رنجیدهخاطر بودن دائمی مردم و نمودش در شبکههای اجتماعی و…
او به این سوال پاسخ میدهد که چرا با وجود این که امروز ما سالمتر، آزادتر و ثروتمندتر از هر دورهای در طول تاریخ زندگی میکنیم، دنیا تاسفبارتر از هر دوره دیگر به نظر میرسد؟ جنگ، مشکلات زیستمحیطی، دردها و رنجهای جبرانناپذیر و…در دنیا چه خبر است؟ بیقراری ما چگونه درمان میشود؟
میتوانید در زندگی خود عاشق افراد زیادی شوید. میتوانید عاشق افرادی شوید که برایتان مناسباند یا مناسب نیستند. میتوانید بهشیوههای سالم و ناسالم عاشق شوید. میتوانید در جوانی یا در ایام پیری عاشق شوید. عشق منحصربهفرد نیست. عشق خاص نیست. عشق کمیاب نیست؛ اما عزتنفس اینگونه است، و همچنین شأن و تواناییتان در اعتمادکردن. بهطور بالقوه درطول زندگیتان، ممکن است عشقهای زیادی داشته باشید؛ اما وقتی عزتنفس، شأن، یا تواناییتان در اعتمادکردن را از دست میدهید، بهدستآوردنِ مجددِ آنها کار بسیار دشواری است.
عشق تجربهای فوقالعاده است. یکی از بزرگترین تجاربی است که زندگی به ما تقدیم میکند و چیزی است که همه باید آرزوی احساسکردن آن و لذتبردن از آنرا داشته باشند؛ اما عشق مانند هر تجربهی دیگری، ممکن است سالم یا ناسالم باشد. مانند هر تجربهی دیگر، نباید اجازه بدهیم هویتمان یا اهداف زندگیمان را تعریف کند. نباید اجازه بدهیم نابودمان کند. نباید هویت و ارزش خودمان را قربانیاش کنیم؛ چون وقتی این کار را بکنیم، هم عشق را از دست میدهیم و هم خودمان را.
در زندگی، به چیزهایی بیشتر از عشق نیاز دارید. عشق عالی است، عشق ضروری است، عشق زیباست؛ اما عشق کافی نیست.
.
زندگی مجموعهای از فقدانهاست؛ این تقریباً تنها چیزِ حتمی در زندگیِ ماست. لحظهبهلحظه و سالبهسال خودِ سابقمان را پشتسر میگذاریم، خودی که دیگر نمیتوانیم آنرا برگردانیم. ما دوستان، اعضای خانواده، ارتباطات، شغلها و گروههایی را از دست میدهیم… دیدگاهها، تجربهها، اعتقادها و اشتیاقهایی را از دست میدهیم و درنهایت روزی هستیِ خود را.
اگر به لحظاتِ سختِ زندگیتان فکر کنید، متوجه میشوید برای خلاصی از آن لحظاتِ سخت باید با رنجِ فقدان کنار میآمدید. باید روابط و پیگیریها را از دست میدادید، باید معنایی را از دست میدادید تا قادر میشدید به معنایی والاتر و سالمتر دست یابید. با این نگاه تمام رشدها به گونهای فقدان نیاز دارند و تمام فقدانها موجب رشد میشوند. این دو باید با یکدیگر اتفاق بیفتند.
افراد به رشد با دیدگاهی شادیبخش و خوشبینانه نگاه میکنند، اما اینطور نیست. تغییراتِ واقعی ترکیبی از احساسات بههمراه دارند: ناراحتی در مورد چیزیکه پشتسر گذاشتهاید و خوشحالی در مورد چیزیکه به دست آوردهاید، ناراحتیای سطحی همراه با خوشحالیای ساده.
«این کتاب زندگیتان را تغییر میدهد.» الیزابت گیلبرت
«کتابی هوشمندانه، جالب، صریح و فوقالعاده. عاشقش شدم!» برنه براون
«کتابی برای بازیابی اعتمادبهنفس و رشد شخصی و کاری» سایمون سینک
«کتابی برای ایجاد تغییرات در جستوجوی گام بعدیتان» ست گودین
درحالیکه بیشتر کتابهای خودیاری به ارائه راهحلهای سریع میپردازند، غیرممکن غیرممکنه مغز شما را بازمیکند تا هنگام رویارویی با موانع، خلاقانهتر و مثبتتر فکر کنید. به قول شریل استرید: «هرکسی که میخواهد بر ترسهایش غلبه کند، آرزوهایش را برآورده کند، و راه پیشرفت بهتری پیدا کند، باید حتماً این کتاب را بخواند.»
از متن کتاب:
بهرغم وجود باورهایی که جامعه، خانواده یا ذهنتان شما را بهسمت آنها سوق دادهاند، شما شکستخورده نیستید. شما ذاتاً هیچ مشکلی ندارید. خطاکار، متقلب، یا متظاهر نیستید. ضعیف و ناتوان نیستید.
هیچکدام از ما هنگام تولد دفترچهی راهنما دریافت نکردیم. سیستم آموزشی ما را برای کنترل قدرتِ افکار، باورها، احساسات و معرفت جسمانی آموزش نمیدهد. به ما یاد نمیدهد چطور ذهنیت، چشمانداز و عادتهای کاربردیِ پیروزمندانه را ایجاد کنیم تا نهتنها بر مشکلات زندگی غلبه کنیم، بلکه بتوانیم تجربهی لذت واقعی و رضایتمندی را داشته باشیم. سیستم آموزشی در نشاندادن قدرت درونیمان ناموفق بوده است. متأسفانه، دررابطهبا چگونگیِ استفاده از استعدادهایمان برای ایجادِ تغییرات، آموزشِ کاربردیِ کمی میبینیم.
اینجا و حالا وظیفهی ماست که آن را درست کنیم. همانطورکه مایا آنجلوی بزرگ میگوید: «تمام تلاشتان را بکنید تا به آگاهیِ بیشتر دست پیدا کنید. وقتی آگاهتر شدید، بهتر از قبل عمل میکنید.» برای همین، از اینکه اینجایید هیجانزدهام؛ چون این کتاب به شما کمک میکند هر دو کار را انجام دهید.
.
ماری کندو اهل ژاپن و عاشق مرتبکردن است. او در سراسر جهان، انقلابی در خانهها و بهطورکلی در زندگیها بهپا کرده است. حالا هم کندو راهنمایی مصور تهیه کرده تا با آن، با استفاده از روش مورد ادعایش، یعنی روش کانماری، به شما کمک کند خانهای سرشار از شادی بسازید، درست همان چیزیکه میخواهید.
خلق شادی با هنر ژاپنی شامل توضیحاتی گامبهگام و تصویری در مورد همهچیز است: از پیراهن و جوراب گرفته تا کشوها و کمدهای کاملاً مرتب. کندو در این کتاب به پرسشهای تکراری هم پاسخ میدهد، پرسشهایی مثل اینکه آیا وسایلِ لازم که شادیآفرین نیستند را نگه داریم یا نه. او در مورد انواع دستهبندی توضیحاتی میدهد، دستهبندیِ چیزهایی مانند ابزارهای آشپزخانه، مواد تمیزکننده، لوازم سرگرمی، و عکسهای دیجیتال. او دربارهی ساخت «محل شخصی و نیروبخش» در خانهتان هم توصیههایی دارد. این کتابِ همراه و جامع مطمئناً برای هر کسیکه در آرزوی سادهکردن زندگیاش است شادیآور خواهد بود.
«مأموریت کندو در کتاب راهنمایش در مورد مرتبکردن این است: به ما کمک کند که درک کنیم چهچیزی شادیبخش است، و این دانش را در خود پرورش دهیم.»
ــ لسآنجلستایمز
«روش کندو میتواند زندگیتان را تغییر دهد؛ اگر اجازه دهید.»
ــ تودی داتکام
اگر در پایان هر روز کاری خستهوکوفته هستید و از عملکردتان راضی نیستید، به احتمال زیاد ایراد از کارنکردنتان نیست، مدل کاری اشتباهی که دارید وقت و انرژی شما را هدر داده است، و بهرهوریتان را پایین آورده است. درواقع بهرهوری به معنای کار انجام بیشتر با سرعت بیشتر نیست، بلکه دربارهی گرفتنِ نتیجه است.
افراد موفق کار خود را براساس پیامدها ارزیابی میکنند، نه میزان فعالیتشان. در مقابل اغلب افراد ناموفق با وجود کار بیشتر بهرهوری کمتری دارند، چرا؟ به دلیل سیستم بهرهوری اشتباهی که دارند؛ تلهای که اغلب افراد در آن گرفتار میشوند.
مایکل هایِت، مدرس جهانی بهرهوری، سیستمی جدید و کاربردی برای بهرهوری ایجاد کرده که بر مبنای نتایج است. هایت در کتاب هنر دستیابی به تمرکز راه رسیدن به نتایج بیشتر و بهتر را به ما یاد میدهد و نکتهی جالب ماجرا این است که در این روش زمان کمتری درگیر بهدستاوردن این نتایج هستیم؛ چیزی که این روزها در دنیایی پر از هیاهو و حواسپرتی حکم کیمیا را دارد برایمان.
این کتاب راهنمایی مفید و کاربردی است برای یافتن تمرکز در کار و زندگی و در نتیجه افزایش کیفیت کار و زندگی. به قول اولیور برکمن زندگیمان در نهایت چه خواهد بود جز مجموع تمام چیزهایی که بر آنها تمرکز کردهایم؟
داستانی از جنگ، عشق و امید که برنده جایزه ادگار ۲۰۱۷ شدهاست.
داستان در آمستردام و در سال ۱۹۴۳ میگذرد. هانکه، روزهایش را با تهیه و تحویل کالاهای بازار سیاه به مشتریهایش میگذراند و شبها نیز مجبور است ماهیت اصلی کارش را از پدر و مادر نگرانش مخفی سازد. نامزد هانکه با یورش آلمانیها در جنگ کشته شده و او هر لحظه را با غم و سوگ نامزدش سپری میکند. هانکه دوست دارد که کار غیرقانونیاش را نوعی شورش و سرکشی کوچک قلمداد کند. در روزی عادی، یکی از مشتریان هانکه، خانم جانسن، از او درخواست کمک میکند. زمانی که هانکه درخواست خانم جانسن را میشنود، بسیار شوکه و شگفتزده میشود.
خانم جانسن میخواهد نوجوانی یهودی را پیدا کند که در خانهاش مخفی شدهبود ولی اکنون بدون هیچ رد و نشانی ناپدید شدهاست. هانکه در ابتدا تمایلی به درگیر شدن در چنین ماجرای خطرناکی ندارد، اما او درنهایت، وارد گستره ای وسیع از اسرار و ماجرجوییها میشود که او را به قلب مقاومت علیه نازیها میکشاند، چشمانش را روی بیرحمی و ستمهای جنگ باز کرده و او را وادار می سازد که هر طور شده کاری بکند.
مونیکا هسی، نویسندهی آمریکایی، آثار فوق العاده موفقی در کارنامهی هنری خود دارد. او برای روزنامهی واشنگتنپست، مطلب مینویسد و مانند داستاننویسی، در این حرفه هم موفقیتهای ارزشمندی کسب کردهاست.
مینیمالیسم دیجیتال؛یافتن زندگی متمرکز در یک جهان پرهیاهو نوشته کال نیوپورت، خالق کتاب پرفروش کار عمیق است، کال نیوپورت در این کتاب مینیمالیسم دیجیتال را به دنیای شخصی ما میآورد و راه حل تمرکز داشتن در جهانی را که روز به روز آشفتهتر میشود، آموزش میدهد.
خلاصه کتاب مینیمالیسم دیجیتال
کال نیوپورت در این کتاب فلسفهای را برای استفاده از فناوری معرفی میکند که زندگیهای زیادی را بهبود بخشیده است. او با بررسی نمونههای متنوعی از زندگیهای واقعی- از کشاورزان تا برنامهنویسها، شیوههای رایج مینیمالیستهای دیجیتال و ایدههای حمایتکننده آنها را شناسایی میکند. او در کتابش نشان میدهد که چگونه مینیمالیستهای دیجیتال روابط خود را با شبکههای اجتماعی بازنگری میکنند و لذتهای خارج از دنیای دیجیتال را از نو کشف میکنند. در نهایت نیوپورت در مینیمالیسم دیجیتال، راهبردهایی را به ما معرفی میکند که بتوانیم آنها را در زندگی روزمرهمان بگنجانیم. او از ما میخواهد این راهبردها را که پاکسازی دیجیتال نام دارند در سی روز در زندگی عملی کنیم تا بتوانیم کنترل امورمان را دوباره به دست بگیریم.
کتاب مینیمالیسم دیجیتال دو بخش دارد. در بخش اول فلسفهٔ زیربناییِ مینیمالیسمِ دیجیتال توضیح داده شده است و بخش دومِ این کتاب نگاهی دقیقتر به ایدههاییست که به شما در پیشگرفتنِ سبکِ زندگیِ ساده و مینیمالیستی کمک میکنند.
قصد نهایی نیوپورت در این کتاب گفتن این نکته است که فناوری نه خوب است و نه بد، مهم این است که بتوانیم از آن در راه اهداف و ارزشهایمان استفاده کنیم، نه این که اجازه دهیم فناوری از ما استفاده کند.
کار عمیق یعنی بتوانید بیحواسپرتی روی عملی شناختی که به توجه کامل نیاز دارد تمرکز کنید. با کسب این مهارت، میتوانید مطالب پیچیده را با سرعتِ بیشتر بیاموزید و در زمانِ کمتر به نتایج بهتر برسید. مهارت کار عمیق کیفیت کارتان را میافزاید و باعث ایجاد احساس رضایت از تواناییهایتان میشود. بهطور خلاصه، میتوان گفت در اقتصاد رقابتیِ قرن بیستویکم، کار عمیق عملکردی همچون قدرتی فراطبیعی دارد. باوجوداین، اغلبِ انسانهای امروزی زمانشان را با سرزدنهای دائمی و گاه دیوانهوار به ایمیل و حسابهایشان در شبکههای اجتماعیِ مختلف هدر میدهند و حتی به ذهنشان هم خطور نمیکند که راههای بهتری برای گذراندن زمان باارزششان وجود دارد.
در کتاب کار عمیق، استاد کال نیوپورت عواقب چنین ضربهای را بررسی میکند، آنهم در دورانی که همهچیز بر هم تأثیرگذار شده است. او بهجای اینکه استدلال کند حواسپرتی امری بد و مضر است، قدرتِ تمرکز را میستاید و فواید آن را برمیشمارد.
این کتاب به دو بخش تقسیم شده است. نیوپورت در بخش اول اثبات میکند که ترویجِ اخلاقِ کارِ عمیق در هر شغل و حرفهای منفعت عظیمی دربردارد و سپس در بخش دوم برنامهی تمرینیِ دقیقی را در قالب «چهار قانون» ارائه میکند که پیروی از آنها ذهن و عاداتتان را تغییر میدهد و شما را آماده میکند که مهارتِ کار عمیق را به دست بیاورید.
کتاب کار عمیق مجموعهای از نقدهای فرهنگی و توصیههای کاربردی است و خواننده را به سفری در داستانهای مهم و جالب میبرد، مثل داستان کارل یونگ، که برای تقویت تمرکز ذهنیاش مشغول ساختن خانهای سنگی درمیانِ جنگل شد، یا داستان یکی از پیشگامان شبکههای اجتماعی، که یک بلیت رفتوبرگشتِ آمریکا به ژاپن خرید تا به دور از هیاهو بتواند کتابش را آن بالا در هواپیما بنویسد.
در این کتاب، از توصیههای بیمعنایی مثل اینکه اشخاص حرفهای نباید در شبکههای اجتماعی باشند یا نباید اجازه بدهند حوصلهشان سر برود خبری نیست. کار عمیق راهنمایی ضروری برای کسانی است که میخواهند در دنیایی پر از هیاهو و حواسپرتی با حفظ تمرکز به موفقیت برسند.
سطوح نابرابری در جهانِ امروز بههیچوجه با گذشته قابلمقایسه نیست. اختلاف و فاصلهی میان ثروتمند و فقیر دارای پیامدهایی بسیار فراتر از مسائل صرفاً مالیست. در کتاب «نردبان شکسته» کیت پینِ روانشناس به بررسیِ این مسئله میپردازد که چگونه نابرابری نهتنها ما را از لحاظ اقتصادی از هم جدا میکند، بلکه پیامدهای عمیقی در طرز فکر، نحوهی واکنش به استرس، عملکرد سیستم ایمنی بدن و حتا نگرش به مفاهیم اخلاقی چون عدالت و انصاف دارد. یافتههای تحقیقاتیِ جدید در روانشناسی، علوم اعصاب و اقتصادِ رفتاری نهتنها آشکار میکند که نابرابری رفتار افراد را به شکلهای قابلپیشبینی تغییر میدهد، بلکه این دیدگاهِ ناقص که فقر را نتیجهی عدم موفقیت فردی میداند، اصلاح میکند. در میان جوامع پیشرفته، نابرابری در اصل نه میزان پول آدمها، بلکه احساسشان نسبتبه جایگاهیست که دیگران دارند. چیزیکه مهم است احساسِ فقیربودن است، نه صرفاً فقیربودن.
دانستنِ اینکه نابرابری چگونه جهانِ ما را شکل میدهد، کمک میکند بهتر درک کنیم که چهچیزی باعث شکاف ایدئولوژیک میشود، اینکه چرا نابرابریِ زیاد کاری میکند که طبقهی متوسط احساس جاماندگی کند، و اینکه چگونه میتوان از مسابقهی بیپایانِ مقایسهی اجتماعی خارج شد.
آیا برای تحققبخشیدن به آرزوهایتان و زندگی طبقِ خواستههایتان آمادهاید؟ نویسندهی کتاب جهان هستی هوایت را دارد، اینجاست تا نشانتان دهد چطور میتوانید این کار را انجام دهید.
گبریل برنستین در کتاب اَبَرجاذب روشهایی را معرفی میکند که حتی در خواب هم نمیتوانید تصورشان کنید! این کتاب شما را به سفری هیجانانگیز میبرد که میتوانید طیِ آن، منشأ قدرت حقیقیتان را به یاد بیاورید و بیاموزید زندگیتان را طبق خواستههای خودتان از نو بیافرینید. روشهای گبریل یادتان میدهد زندگی بالا و پایین دارد، مجذوبکردن دیگران کار جالبی است، و اینکه مجبور نیستید برای بهدستآوردن چیزهایی که میخواهید، آنقدر کار کنید که خودتان را از پا دربیاورید.
اَبَرجاذب بیانیهای است که با خواندش میتوانید با اعتمادبهنفس خواستههایتان را بگویید. در این کتاب یاد میگیرد:
اگر بپذیرید اَبَرجاذب هستید، همهچیز تغییر میکند: مطمئن میشوید که عیبی ندارد اگر گذشته را فراموش کنید؛ دیگر از آینده نمیترسید؛ به درون منبع بیکرانِ وفور، انرژی، لذت، و سلامتی شیرجه میزنید؛ و سلامتی به هنجار و معیار زندگیتان تبدیل میشود و کمکم میفهمید شادی و سلامتی حقی است که از بدو تولد داشتهاید. مهمتر آنکه میآموزید چطور همیشه برای رویارویی با زندگی آماده باشید و جهان اطرافتان را روشن کنید.
«جهان هستی هوایت را دارد» یا «تبدیل ترس به ایمان» کتابی درزمینه موفقیت نوشته گبریل برنستین است.
اوپرا وینفری برنستین را «رهبر فکری جدید» نامیده است. او معمولاً بهعنوان متخصص در برنامهٔ دکتر اُز۶۳ حضور پیدا میکند. نیویورک تایمز او را «الگوی جدید» خوانده است. گابریل نویسندهٔ کتابهای پرفروش شاید معجزه کنیم و معجزههای اکنون است. اخیراً گابریل بهعنوان «فعال معنوی» به همراه دیپاک چوپرا، مجریان بزرگترین مراقبهٔ گروهی کتاب رکوردهای گینس هستند.
یوتیوب او را جزء شانزده ویدئو بلاگر اول خود نامید. وبسایت ماشابل حساب توییتر او را در لیست یازده حساب توییتری که باید دنبال کرد، قرار داده است. همچنین نشریهٔ فوربس او را در لیست بیست زن صاحب برند جهان قرار داده است. گابریل برن استین در نشریات و برنامههایی نظیر ال، اون، کتی لی و هدا، تودی شو، سوپرسول ساندی اپرا، برنامهٔ کوئین لطیفه، اندرسون لایو، اکسس هالیوود، ماری کلر، هلث، سلف، گلمور، هلپ دسک، و روی جلد مجلهٔ زندگی و… حضور داشته است.
برنستین در این کتاب درباره تحول و رهاکردن نظام فکری گذشته و قرار گرفتن در مسیری معنوی سخن میگوید. رهاکردن نظام فکری قدیمیتان و خوشآمدگفتن به نظام جدید نیازمند تمرین است، اما خیلی کمتر از آنچه فکر میکنید “کار” میبرد. مفیدترین تمرین، تمرین تسلیمشدن در برابر عشق جهان هستی است. هر فصل این کتاب دعاها، تأییدها و تمرینهای سادهای به شما میدهد و از شما حمایت میکند تا انرژی و افکار ترسناکتان را تسلیم کنید و ذهنیت صحیح را به دست آورید. نکتهٔ مهم این است که به یاد داشته باشید دربارهٔ هر تمرین زیاد فکر نکنید. فقط تمرین کنید. ممکن است به این نتیجه برسید که یک یا دو تمرین خاص واقعاً تأثیر عمیقتری در شما دارند، آنها را بیشتر از بقیه تکرار کنید. مسیر کامل و بینقص آشکار میشود و شما سفرتان را برنامهریزی خواهید کرد.
تمرینهای زیادی در این کتاب وجود دارد. انتخاب با شماست که همهٔ آنها را انجام دهید یا عاشق چند تمرین خاص شوید. روش درست و غلطی در بهکارگیری این تمرینها وجود ندارد. فقط پذیرا باشید و تمرینهایی را تکرار کنید که برایتان الهامبخش هستند.
تمرین قرارگرفتن در مسیری معنوی برای این نیست که مراقبهکنندهای بهتر، یا مهربانترین و روشنفکرترین فرد باشیم، بلکه تمرین تسلیم در برابر عشق است. هدف این کتاب همین است.
چه چیزی سد راه تو شده است و نمیگذارد بهترین زندگی را داشته باشی؟
در پاسخ به این پرسش بیشتر مردم به چیزهایی مانند اختلال در روابط، کمبودهای مالی، شغل نامناسب و یا شرایط نامطلوب اشاره میکنند. اما هیچکدام از این توجیهات چیزی را عوض نمیکند.
گری جان بیشاب در طول دهها سال کار با مردم به عنوان مربی رشد فردی دریافته است که تنها مانع یک چیز است؛ خود انسان. اگر از این حرف دلخور شدهاید یا برایتان مفهوم نیست بهتر است این کتاب را نخوانید چون تاثیری بر شما نخواهد داشت اما اگر به دنبال کتابی هستید که به شما توانایی دهد تمام قابلیتهای منتظر شکوفاشدن خود را بیابید، بخت یارتان بوده است. بیشاپ معتقد است همه انسانها در طول روز و زندگی روزمره دو نوع مکالمه دارند، مکالمه با دیگران و با خود و جالب اینجا است که بیشتر مکالمات ما در طول روز با خودمان است. «چه درونگرا باشید و چه برونگرا، چه خلاق باشید و چه اهل عمل، درهرصورت، بیشتر وقتتان را صرف صحبت با خودتان میکنید و این کار را در حین ورزش کردن، کار کردن، غذا خوردن، خواندن، نوشتن، راه رفتن، پیامک فرستادن، گریه کردن … انجام میدهید.» بیشاپ با یک راه حل ساده به شما پیشنهاد میکند، مکالماتتان را با خودتان تغییر دهید و آنها را در جهت تقویت تواناییهایتان بکار بگیرید زیرا مطالعات و بررسیها نشان میدهند که مثبتگویی با خود، بهصورت چشمگیری خلقوخو و حالمان را بهتر میکند، اعتمادبهنفس و خلاقیتمان را افزایش میدهد و علاوه بر اینها، نتایج مثبت فراوان دیگری نیز به دنبال دارد. درواقع این کتاب یادمان میدهد چگونه از زبان استفاده کنیم تا زندگیمان بهتر شود.
کتاب «خودت را تباه نکن» راهنمایی است برای کنارکشیدهها و شکستخوردهها. مانیفستی است برای تغییرات واقعی در زندگی و از بند رها کردن عظمت نهفته در روحتان. این کتاب صمیمانه و با شیوهای واقعی برایتان قلاب میگیرد تا بتوانید به مراحل بالاتری از استعدادهای واقعیتان صعود کنید.
می دانید نباید کاری انجام دهید، اما انجامش میدهید. میدانید کاری را باید بکنید اما نمیکنید. و این اتفاقات بارها و بارها تکرار میشوند.
شاید ملالتبار شدن زندگی و کارتان دلیل این سهلانگاریها باشد و شاید پیدا نکردن شریکی درست، یا سخت بودن پسانداز، شاید هم بیماری خاصی که شما را عاصی کرده است، به هرحل مشکل شما هرچه که هست، منشاء آن خودتخریبی است.
گری جان بیشاپ، در کتاب «گندزدن بس است» که ادامه یا مرحله بعد کتاب «خودت را تباه نکن» است، دست میگذارد روی اهرمها و شاخصهای مربوط به عمیقترین سازوکارهای بخش نیمهآگاه شما و این قدرت را در شما ایجاد میکند که بتوانید منفیترین و مخربترین افکار خود را تفسیر کنید و به دنبال آن، همان زندگیای را که همیشه میخواستید برای خود به وجود بیاورید. زندگیای که شاید هیچوقت نمیدانستید چطور باید به آن برسید.
رویکرد بیشاپ در این اثر، چنانکه خودش میگوید، از زاویهٔ «فلسفهٔ شهری» مخصوصِ خودش است چون به قول خودش درسهای زندگیاش را در خیابانهای گلاسکو گرفته است.
او در این اثر از تاثیر مخرب عادتها، زندگی تخریبگرانه، ضمیر نیمهخودآگاه و نقش آن در شکل دادن زندگی، سه عامل مهم تخریبگر، برداشت شخصی منفی از زندگی، برداشتهای نادرست از دیگران و تغییر مسیر به سمت خروج از این مخمصهها سخن میگوید. به طوری که در انتها بتوانید از انجام کارهای تخریبگرانه در زندگیتان دست بردارید.
اگر خسته، گیج، پرمشغله، نادیدهگرفتهشده، متوقف، در حال مکث، کسل، شکستخورده، بیش از حد مضطرب، بیش از حد تحلیلگر، بدون اعتمادبهنفس، بیروح، طردشده، گمراه، در مسیر اشتباه، رسیده به ته خط، گیرافتاده در گذشته، نگران آینده، ناامید، ترسیده، مشکوک، بیگذشت، بدگمان، عصبانی و درمانده هستید، یا فقط در روزمرگی گیر افتادهاید،گری جان بیشاپ فردی است که به او نیاز دارید و این صفحات برای شما نوشته شده است.